عرصه های کاربرد معماری پارامتریک

 

هرچند امروزه بیشترین نمونه های طراحی پارامتریک روی خلق فرم های حیرت انگیز متمرکز شده اند اما در کنار آن ها دفاتر معتبر معماری و گروه های پژوهشی روی کاربرد های بسیار گسترده تر این شیوه در معماری سرمایه گذاری کرده اند. در قدم های ابتدایی، ابزارهای پارامتریک برای بهینه سازی رفتار های فیزیکی ابنیه مورد استفاده قرارگرفته اند، تحلیل فرم های معماری بر اساس متغیر های اقلیمی و بهینه سازی ساختمان بر این اساس را می توان در پروژه های شاخه بلک باکس شرکت
اس. اُ. ام. (Black Box,S.O.M) مشاهده کرد. یکی از شاخص ترین نمونه های دیده شده کاربرد ابزارهای پارامتریک در حیطه کالبدی بنا به طور قطع پروژه مکعب آبی (Water Cube) در دهکده بازی های المپیک پکن است که ردپای ابزارهای پارامتریک را در تعریف مفاهیم، طراحی معماری، طراحی و بهینه سازی سازه و حتی شیوه ساخت آن می توان دید. اما شاید پیچیده ترین کاربرد این شیوه را باید در سازماندهی فضایی معماری جست وجو کرد، آن جا که هنر خلق فضا و پاسخ به عملکرد توأمان بر طراحی تاثیر می-گذارند. گستردگی مولفه های موثر در این عرصه از یک سو و خوش تعریف نبودن آن ها برای تبدیل به زبان قابل فهم برای کامپیوتر از ابتدایی ترین مشکلات پیش روی طراحان در به کار بستن شیوه های پارامتریک در این عرصه از معماری است.

 

 

معماری پارامتریک در  قرن بیست و یکم

سیر تحول ابزارهای پردازش

 

عدم تسلط طراحان و معماران بر ابزار های کامپیوتری در کنار پیچیدگی محیط زبان های برنامه نویسی، سبب محدود شدن دایره خلاقیت طراحان به آن چه رابط های کاربری از پیش تعریف شده در اختیار او قرار می دادند می شد. به همین دلیل نمونه های اولیه طراحی پارامتریک از لحاظ پرداخت خام و از نظر ساختار و ایده تا حد زیادی مشابه یکدیگر بودند. اما با گذر زمان و خروج شیوه های پارامتریک از فضای آزمون و خطا، بسیاری از دفاتر معماری با به خدمت گرفتن برنامه نویسان حرفه ای، به شخصی سازی برنامه های مدل سازی پرداختند، تا بهترین شرایط را برای پاسخگویی به نیاز های خاص آن دفتر فراهم سازند. به موازات فعالیت جدی برنامه نویسان در دفاتر معماری، محیط برنامه های مدل سازی نیز به گونه ای تغییر یافتند تا واسط میان کاربر و هسته نرم افزار تا حد ممکن کنار رود. در این فاز کاربران با استفاده از مجموعه دستور ها و تعریف روابط بین آن ها، پروسه ها را بر اساس نیاز پروژه خود تعریف می کنند.

 

 

چشم اندازها و آسیب ها

 

چنین بستر بکر و گسترده، عرصه ای وسیع برای تصویر سازی ایده های پیچیده و شخصی معماران فراهم کرد. اما عرض اندام معماران جاه طلب، تنوع و پیچیدگی طرح ها را به مرزهایی فراتر از حد تصور رسانده است، به گونه ای که دیگر ابزار های ساخت موجود پاسخگوی اجرای چنین طرح هایی نیست. نتیجه چنین رفتاری، بالا رفتن سرسام آور هزینه های تمام شده بناست؛ چرا که ابزارهای سنتی همچنان اسکلت اصلی کارگاه های ساخت و ساز معماری را تشکیل می دهند و برپا کردن چنین ساختمان هایی با ابزار هایی از این دست مستلزم صرف هزینه های گزاف و نیروی کار بسیار ماهر در مقیاس وسیع خواهد بود.
در کنار تمامی امکاناتی که شیوه طراحی پارامتریک در اختیار معماران می گذارد، این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که تا امروز ابزارها نقش معمار به عنوان خالق و تعریف کننده را نگرفته اند و نمی توان انتظار داشت در آینده نزدیک نیز بتوان چنین نقشی را برای آن ها قائل شد. چرا که خلاقیت، که صفتی است در انحصار انسان، هنوز قابل بیان به زبان کامپیوتر نیست و به سختی می توان زمانی را تصور کرد که در آن فضاسازی و حس مکانی که توسط شیوه های سنتی در طراحی خلق می شوند را بتوان به زبان پارامتر ها ترجمه کرده و به مجموعه ای از دستورالعمل ها محدود کرد.