طراحی سقف کامپوزیت معمولا بر اساس اطلاعات سازندگان ورق فولادی (به صورت جدولهای بارگذاری، ابعاد دهانه و میزان مقاومت در برابر آتش) صورت میگیرد. مبانی طراحی سقف کامپوزیت مشابه طراحی تیرهای بتن مسلح است. در این سقفها، بتن به عنوان ماده مقاوم در برابر فشار و ورق فولادی متصل به کف آن به عنوان ماده مقاوم در برابر کشش عمل میکند.
طراحی سقف کامپوزیت معمولا بر اساس اطلاعات سازندگان ورق فولادی (به صورت جدولهای بارگذاری، ابعاد دهانه و میزان مقاومت در برابر آتش) صورت میگیرد. مبانی طراحی سقف کامپوزیت مشابه طراحی تیرهای بتن مسلح است. در این سقفها، بتن به عنوان ماده مقاوم در برابر فشار و ورق فولادی متصل به کف آن به عنوان ماده مقاوم در برابر کشش عمل میکند.
به این ترتیب، رفتار سقف کامپوزیت مانند یک تیر ساده از جنس بتن مسلح خواهد بود. عرشه سقف کامپوزیت قادر به تحمل کردن تمام نیروهای کششی ناشی از بارگذاری خمشی بر روی سقف است. با این وجود، به منظور تقویت مقاومت کششی سقف در هنگام آتشسوزی، از میلگردهای کمکی در دندانههای پایینی سقف استفاده میشود. طراحی ورق فولادی به بارهای اعمال شده در حین ساخت سقف بستگی دارد.
اکثر ورقهای فولادی برای تحمل وزن بتن و بارهای اجرایی بر روی دهانههای سه متری (بدون شمعبندی) ساخته شدهاند. در واقع، هنگام ارزیابی عملکرد مقاومتی یک سقف کامپوزیت، سقف به عنوان یک دال یک طرفه (ساده) در نظر گرفته میشود؛ در صورتی که سقف نهایی به صورت پیوسته بر روی چندین تیر نگهدارنده قرار میگیرد. مطابق استانداردهای مختلف، ترکیب شدن بتن مسلح و ورق فولادی، ظرفیت بارگذاری سقف کامپوزیت را به قدری بالا میبرد که میتوان بدون در نظر گرفتن پیوستگی، سازه نهایی را به عنوان دال یک طرفه در نظر گرفت.
حداکثر ظرفیت باربری سقف کامپوزیت با توجه به مقاومت خمشی، مقاومت برشی و حداکثر تغییرشکل مجاز تعیین میشود. ظرفیت باربری سقفهای کامپوزیت بیش از هر چیزی به پیوند برشی بین بتن و عرشه فولادی بستگی دارد. به همین دلیل، در ادامه به توضیح نحوه محاسبه انواع اتصال برشی موجود در این نوع سقف میپردازیم.
عکس العمل سقف کامپوزیت در برابر بارگذاری چگونه است؟
به محض گیرش نهایی بتن، عکسالعمل کامپوزیت بین ورق فولادی و بتن مسلح به وجود میآید. با تثبیت ورق فولادی توسط بتن، سطح موثر آن دیگر تحت تاثیر کمانشهای موضعی قرار نمیگیرد. سطح موثر ورق فولادی (Ape)، یکی از پارمترهای مورد استفاده در محاسبه مقاومت خمشی سقف کامپوزیت است. در این محاسبات، از برجستگیها و آجهای روی ورق صرف نظر میشود. به طور کلی، معمولا دو نوع اتصال برشی جزئی و کامل در طراحی سقف کامپوزیت مد نظر قرار میگیرد. در ادامه به معرفی و نحوه محاسبه این دو حالت میپردازیم.
اتصال برشی جزئی (اصطکاکی) در سقف کامپوزیت چیست؟
در آزمایش یک سقف کامپوزیت، شکست زمانی رخ میدهد که بار اعمال شده به از مقاومت خمشی موجود در اتصال برشی کامل عبور کند؛ مگر اینکه طول دهانه زیر سقف نسبتا بلند باشد. در دهانههای ۳ تا ۳.۶ متری، پیوند بین بتن و فولاد (معمولا در فاصله بین نقطه بارگذاری و تکیهگاههای انتهای دهانهها) به مقاومت نهایی خود میرسد و بتن بر روی ورق میلغزد. وجود برجستگی، آج و برشگیر بر روی ورق باعث تقویت پیوند بین مواد و تشکیل اتصال برشی جزئی میشود.
با وجود اشتراک بین مفهوم اتصال برشی جزئی در سقفهای کامپوزیت با اتصال برشی جزئی بین تیر و دال، این دو را نباید با هم اشتباه گرفت. در طراحی، فعل و انفعالات جزئی مستقیم یا غیر مستقیم در هنگام انجام آزمایش مجاز هستند. فقط با انجام آزمایش میتوان مقاومت برشی طولی مورد استفاده در طراحی را به دست آورد. طبق استانداردهای اجرایی، انجام آزمایش بر روی سقفهای کامپوزیت با رفتار برشی طولی شکلپذیر مجاز نیست. رفتار برشی طولی زمانی شکلپذیر در نظر گرفته میشود که بار شکست در آزمایش به میزان 10 درصد بیشتر از بار مورد نیاز برای لغزش بتن به اندازه 0.1 میلیمتر است.
محاسبه مقاومت سقف کامپوزیت با اتصال برشی کامل چگونه انجام می شود؟
به منظور محاسبه اتصال برشی کامل (اتصال بین بتن و ورق عرشه فولادی)، مقاومت خمشی بر واحد طول (MRd) توسط تئوری پلاستیک قابل محاسبه خواهد بود. هنگامی که محور خنثی در سقف کامپوزیت، بالای ورق فولادی قرار دارد (مانند تصویر زیر)، نیروی فشاری موجود در بتن (Nc,f) با نیروی کششی موجود در ورق (Np) برابر خواهد بود.
به این ترتیب داریم:
در فرمول بالا، Ape، سطح موثر ورق فولادی بدون در نظر گرفتن آجها و fyp,d، مقاومت تسلیم طراحی برای ورق فولادی است. در طراحی سقف کامپوزیت فرض میشود که بتن در عمق کامل در حد فاصل تحت فشارترین لایه تا محور خنثی، به 85 درصد مقاومت فشاری خود میرسد. عمق بتن تحت فشار و موقعیت قرارگیری محور خنثی از سطح بالایی سقف با استفاده از رابطه زیر به دست میآید:
مقاومت گشتاوری برابر است با:
در فرمول بالا:
- z: بازوی گشتاوری است که از رابطه زیر به دست میآید:
- hs: عمق سقف
- e: فاصله عمودی محور مرکز هندسی از کف ورق
- b: واحد عرض سقف
اگر محور خنثی پلاستیک بر روی ورق فولادی قرار داشته باشد، طراحی مقاومت گشتاوری به ازای واحد عرض طبق رابطه زیر به دست میآید:
بازوی گشتاوری در فرمول بالا از رابطه زیر محاسبه میشود:
مقاومت پلاستیک کاهش یافته ورق نیز از رابطه زیر به دست میآید:
در فرمول بالا:
- ep: فاصله سطح پایینی ورق تا محور خنثی پلاستیک
- Mpa: مقاومت خمشی ورق فولادی در واحد عرض سقف (در این رابطه تاثیر کمانش موضعی در بخشهای تحت فشار ورق با استفاده از عرض موثر در نظر گرفته شده است.)
محاسبه مقاومت در برابر اتصال برشی جزئی چگونه انجام می شود؟
مقاومت گشتاوری طراحی بر واحد عرض برای اتصال برشی جزئی از رابطه زیر محاسبه میشود:
مقاومت بتن برای اتصال برشی جزئی (Nc) از رابطه زیر به دست میآید:
در فرمول بالا:
- τu,Rd: مقاومت برشی طراحی (τu,Rk/γVs) است که τu,Rk از آزمایشهای تعیین رفتار شکلپذیری سقف به دست میآید.
- b: عرض واحد سقف
- Lx: فاصله سطح مقطع از نزدیکترین تکیهگاه
نکته: در صورت عبور Nc از Nc,f، مقاومت برشی کامل خواهد بود.
مقدار ضریب اطمینان جزئی برای مقاومت برشی سقف کامپوزیت معمولا 1.25 در نظر گرفته میشود. محاسبه بازوی گشتاور (z) از طریق رابطه زیر صورت میگیرد:
عکسالعمل تکیهگاهی، مقاومت برشی طولی را افزایش میدهد. به این ترتیب، احتمال افزایش مقاومت بتن به دلیل افزایش اتصال برشی جزئی وجود دارد. از اینرو، مقاومت برشی طراحی (τu,Rd) بعد از حذف اثر عکسالعمل تکیهگاهی محاسبه میشود. مقدار افزایش یافته مقاومت برشی برابر است با:
در فرمول بالا:
- REd: عکسالعمل تکیهگاهی
- μ: ضریب اسمی با مقدار پیشنهادی 0.5
روش تجربی m و k چیست؟
یکی از روشهای نیمه تجربی مورد استفاده برای تعیین اتصال برشی جزئی در سقفهای کامپوزیت، روش m و k است. استفاده از این روش طبق استاندارد اتحادیه اروپا مانعی ندارد. m و k، به ترتیب بیانگر ثابت تجربی اتصال مکانیکی و مولفههای اصطکاکی برای مقاومت برشی سطح اتصال بتن و عرشه فولادی هستند. هر دو این ثابتها توسط آزمایش و اعمال بار چرخهای تا گسیختن پیوند شیمیایی سطح اتصال بتن و فولاد تعیین میشوند. مزیت اصلی روش m و k، امکان استفاده آن برای هر دو رفتار شکننده و شکلپذیر است. رابطه زیر، نحوه محاسبه مقاومت برشی طراحی در این روش را نمایش میدهد:
- b: عرض واحد سقف کامپوزیت
- dp: فاصله بین محور مرکزی پروفیل ورق فولادی تا بالاترین لایه تحت فشار سقف کامپوزیت
- Ap: مساحت اسمی سطح مقطع پروفیل ورق فولادی در عرض واحد
- m و k: ضرایب تجربی بر حسب نیوتون بر میلیمتر مربع (این ضرایب باید توسط سازنده عرشه ارائه شوند.)
- Ls: دهانه برش (L/4 برای بارهای یکنواخت یا فاصله تا نزدیکترین تکیهگاه برای دو بار نقطهای متقارن)
نکته: در صورت استفاده از روش m و k، حداکثر نیروی برشی عمودی طراحی نباید از V1,Rd بیشتر باشد.
مهار انتهایی چیست؟
برای ورقهایی که دارای اتصال مکانیکی و اصطکاکی با بتن هستند، اتصال برشی را میتوان توسط جوشکاری برشگیر بر روی ورق یا تغییرشکل انتهای ورق فولادی تقویت کرد. در این شرایط، مقاومت طراحی با استفاده از روش اتصال برشی جزئی قالب محاسبه است. به این ترتیب، مقاومت طراحی برشگیر از رابطه زیر به دست آورد:
و
در فرمول بالا:
- ddo: قطر حلقه جوش (حدود 1.1 برابر قطر بدنه برشگیر در نظر گرفته میشود.)
- a: فاصله مرکز برشگیر تا انتهای ورق (کمتر از 1.5ddo نباشد.)
- t: ضخامت ورق