طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

معماری: فیروز فیورز
مساحت: 8000 مترمربع
موقعیت: دماوند
سال: 1395

 

باغ دماوند واقع‌شده در روستای احمدآباد از توابع شهرستان دماوند در شرق تهران، باغ-ویلایی شخصی است به مساحت تقریبی 8000(متر مربع). کار بازسازی این باغ در پاییز 1389 به دفتر فیروز فیروز و همکاران سپرده‌شد. باغ دماوند در منطقه‌ای زیبا و خوش آب‌و‌هوا و نسبتاً سرد، در دامنۀ کوه‌های البرز قرار‌دارد. این باغ در گذشته وسعت بیشتری داشته ولی بعدها بخشی از آن جدا شده و به دیگری واگذار شده‌‍ است.
رویکرد اصلی در مداخلاتی که در این باغ صورت‌گرفته، بازسازی آن با حداقل ممکن تغییرات در وضع موجود بوده‌است. ساختمان‌ها و تأسیسات موجود در باغ، که با توجه به شکل و وضع زمین در گذشته سامان گرفته‌اند، حفظ شده‌اند و با توجه به طرح بازسازی بعضاً کاربری‌های جدیدی به خود پذیرفته‌اند. این‌ها، به‌عنوان کالبدی که دربردارندۀ خاطرات است، برای مالک باغ دارای ارزش ذهنی و معنایی‌اند. درعین‌حال طراحی باغ با توجه به ویژگی‌های باغ‌سازی ایرانی و براساس ایدۀ بازآفرینی باغ ایرانی انجام شده‌است.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

هنرمندان و پژوهشگران بسیاری تاکنون مجذوب رمز و رازهای باغ ایرانی شده، دربارۀ آن نوشته‌اند، و به بازآفرینی آن در آثارشان پرداخته‌اند. در این بازآفرینی‌ها بیش از هر چیز به هندسۀ نمادین باغ ایرانی که به طرح چهارباغ معروف است و همچنین به برخی از نقش‌های نمادین آب و درخت در باغ توجه شده‌است. چهارباغ، تصویرِ نمادینی از جهانِ اسطوره‌ای است که در آن دریایی در مرکز جهان قراردارد و دو رود متقاطع که در این دریا به هم می‌پیوندند، جهان را به چهار بخش تقسیم می‌کنند(Moghtader,0000 :111). اگرچه این طرح به‌عنوان جوهرۀ باغ ایرانی شناخته‌شده و مشهور است، ولی اینکه تکیه بر این ایده تا چه‌میزان می‌تواند در بازآفرینی فضای باغ ایرانی نقش ایفا کند، پرسشی است که ما را دعوت می‌کند تا از نو به مطالعۀ باغسازی ایرانی و شناخت ارکان آن بپردازیم. چرا که در معماری ما به خلق فضا می‌پردازیم نه پلان. توجه ایرانیان به این مهم در معماری و به‌خصوص معماری دورۀ اسلامی کاملاً مشهود است. فریار جواهریان این مطلب را این‌گونه توضیح می‌دهد: «در معماری ايرانی… جرزهای عظيم ديوارها در نقشه های برداشت شده، هيچ گاه دقيق و مرتب نيستند. گنبدهايی که از داخل، کاربندی بسيار زيبا دارند و حفره ای در مرکز آن نور داخلی فضا را تأمين می کند و با نهايت ظرافت به جزئيات آن پرداخته شده است، از بيرون با کاهگلی زمخت به شکلی نامنظم پوشانده شده اند… برای ما مسلمانان آن منظرة درونی اهميت دارد، و هيچ گاه قرار نبوده کسی اين جرزها را اندازه گيری کند يا آن گنبدها را از آسمان نگاه کند. همانطور که قرار نبوده هيچ گاه تصوير باغ از آسمان ديده شود.»

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

بعلاوه، ایدۀ چهارباغ نمی‌تواند تداوم یک شیوۀ باغسازی در ایران را در طی چندین قرن در قبل و بعد از اسلام توجیه‌کند. زیرا زمانی که باورها می‌میرند و به فراموشی سپرده می‌شوند، نمادها به‌سختی می‌توانند دوام بیاورند و باقی بمانند. به‌این‌ترتیب طراحي باغ دماوند بهانه‌اي براي مرور دوبارۀ باغ‌سازي ايراني، کشف جوهر درونی باغ، و ارزش‌ها و کیفیات نهفته در آن شد. بدون شک مفاهیم و ویژگی‌های دیگری در شکل‌گیری و دوام باغ ایرانی دخیل بوده‌اند. در ادامه به مهم‌ترین‌های آن‌ها که در طراحی باغ دماوند مورد توجه قرارگرفته‌اند اشاره می‌شود.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز
ساختار و هندسۀ باغ

 

گسترۀ چهارگوش: باغ دماوند زمینی با ابعاد نامنظم و کشیدگی شرقی-غربی دارد. بر مرزهای این محدوده با کاشت ردیف درختان تبریزی در چهار کنج باغ تأکید شده است. چهار کنج، نمادی از شکل مستطیلی باغ ایرانی است. چهارگوشی که بدون توجه به اقتضای شکل محيط، توپوگرافی، يا ساير موانع، گسترة اصلی باغ ایرانی را تشکيل می دهد و در تقسيمات ريزتر و فرعي هم استفاده می شود.
چهارگوش پيش از هر چيز شکلي است منظم. این نظم، نماد حضور و تسلط انسان است و طبيعت رام شده و بازآفريده شده توسط او را از طبيعت بکر و ناشناخته متمايز مي‌کند. در اینجا تأکید بر این چهارگوش همچنین به سبب معانی نمادینی است که دربردارد. چهارگوش، گستره ای مادی و جسمانی است و در معماری اسلامی با عنصر خاک نسبت دارد. نماد «انسان» و «طبیعت» است، در مقابل دایره که نماد «الهی» و «آسمانی» است. این به ما یادآوری می‌کند که باغ، نه قطعه‌ای ‌از بهشت آسمانی، بلکه بهشتی زمینی و تکه‌ای از طبیعت است که خود را از جهان پیرامون جدا می‌کند و زیبایی و کمال‌اش را در خود می‌جوید.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

محور اصلی

 

در باغ دماوند یک محور اصلی طولی که دو ورودی شرقی و غربی را در دو انتهای باغ به هم متصل می‌کند استخوان‌بندی اصلی باغ را شکل می‌دهد. اين محور، وحدت دروني و انسجام ساختار باغ را تضمين مي‌کند. ورودي غربي باغ که پيش از اين به دسترسي سواره اختصاص داشته، محدود به يک دسترسي پياده خصوصي شده است. با ورود از در غربي به سکويي که محوطة ساختمان اصلي، چنار تنومند روبروي آن، و استخر را در برمي‌گيرد قدم مي‌گذاريم. اين محوطه که خصوصي‌ترين فضاي باغ است، در بالاترين نقطه آن واقع شده و به کل باغ اشراف دارد. تجربة تماشاي منظر کلي باغ اولين درکي‌ست که از آن شکل مي‌گيرد. با پايين آمدن از اين سکو و حرکت در مسير اصلي تجربة ديگري از باغ ميسر مي‌شود که از طريق گذشتن از ميان کرت‌هاي ميوه و درک ملموس و مستقيم فضاي باغ از درون شکل مي‌گيرد. ورودي ديگر باغ در انتهاي شرقي اين مسير، به دسترسي سواره و پياده اختصاص دارد. دو مسير فرعي شمالي-جنوبي در طول باغ، دسترسي به ساختمان‌هاي فرعي و فضاهاي پشتيباني مثل سرايداري، گلخانه و پارکينگ را ممکن مي‌سازند.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

دیوار باغ

 

باغ ایرانی محصور است. با دیوارهایی بلند که آرامش درون آن را از هیاهوی جهان پیرامون جدا می‌کند. «دیوار باغ مرزی است بین طبیعت و انسان، عادی و فوق‌العاده، بیرون و درون، آشکار و پنهان، مُجاز و غیر مُجاز، و در نهایت بین فضای عمومی و فضای خصوصیِ اندرون.» (Porter :68) این دیوار در باغ دماوند حضوری قاطع، صریح و پررنگ دارد. قاب‌بندی‌های آجری در همنشینی با سطوح کاهگلی، در عین هماهنگی با زمینۀ روستایی باغ، بافتی ریتمیک به آن داده‌اند که حضور آن را در سرتاسر محدودۀ باغ به رخ می‌کشد.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

گیاه

 

گياه در باغ ايراني حضوري دوگانه دارد. حضوري نمادين که از تقدس درخت در فرهنگ ايران کهن و اعتقاد به «درخت زندگي» در افسانه‌هاي ايران باستان، به عنوان درختي که مظهر نابودي بدي‌ها و شفاي دردها بوده (شاهچراغي،1389: 106) ناشي مي‌شود؛ و حضوري طبيعي و کاربردي که طراوت، سودمندي، آسايش و زيبايي را به‌همراه مي‌آورد. در ایران گیاهان خاصی مقدس شمرده می‌شدند یا نماد و نشانۀ مفهوم خاصی بودند. درختان همیشه سبز مثل سرو و کاج نماد بی‌مرگی و جاودانگی، انار به دلیل دانه‌های زیاد نشان زایش و باروری(جوادی،1390) و چنار نشانۀ قدرت، عظمت و نیروی جوانی (بهار،1377) است. همچنین «برحسب منطقه و جغرافیا درختانی مثل بید، گز و بلوط محترم شمرده می‌شدند و به آنان دخیل می‌بستند.»(جوادی،14:1390) به‌علاوه در فرهنگ ایرانی درختان کهن از ارزش و احترام خاصی برخورداراند.
در باغ دماوند استفاده از درختان سرو در محور اصلي، و توجه خاص به درختان قديمي به عنوان نشانه‌هاي ارزشمند موجود، بازتابي از احترام به باورهاي ايراني دربارة درخت و گياه است. درخت چنار زيبايي که در محور ديد اصلي باغ قرار گرفته، و دو درخت تنومند گردو، که دو انتهاي محور فرعي را مشخص مي‌کنند، از جمله درختان نشانه‎اي در باغ هستند.
از سوی دیگر درختان ميوه مثل سيب، گردو، هلو، گلابي، آلبالو و … درختان اصلي باغ دماوند هستند. باغ ايراني باغ ميوه است. گرچه گیاهان مختلف به دلایلی مثل زیبایی، سایه‌اندازی، عطر و بوی خوش، و یا به شکلی معمارانه مثلاً برای تعریف کریدور دید یا به عنوان بادشکن، در باغ ایرانی مورد استفاده قرارمی‌گیرند، اما حجم سبز اصلی باغ را درختان مثمر تشکیل می‌دهند. ریشۀ آن را هم باید در باورهای کهن ایرانیان جستجو کرد که کِشت گیاه، آبادانی زمین، و کشاورزی و پرورش محصول را عملی مقدس می‌دانسته‌اند. «در اوستا، کاشتن گندم، علوفه، درختان میوه‌دار و فراهم‌آوردن وسایل آبیاری برای خوشبخت‌کردن زمین به مرد پارسا توصیه شده‌است. انسان از نپرداختن به کشاورزی منع شده و عواقب آن درماندگی و نیاز به دیگران ذکر شده و نیز کشاورزی و کاشت گندم را نشان از قوت دین مزدا دانسته و آن را برابر با خواندن ده‌هزار کلام یسنا، ستایش و نماز خواندن می‌داند.»(شاهچراغی،109:1389) به این سبب کاشت درختان میوه و گیاهان سودمند و گیاهان دارویی در باغ ایرانی به عنوان یکی از ارکان اصلی باغسازی مطرح بوده‌است.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

آب

آب از ارکان اصلی باغ ایرانی است که مانند دیگر عناصر طبیعی در باغ، هم نمادین و هم سود رسان است. در باغ دماوند آب به صورت حوض، استخر و جوي‌هاي آب در محورها و در اطراف کرت‌ها حضور دارد. این آب، از یک چشمه در نزدیکی باغ و یک حلقه چاه در داخل باغ تأمین می‌شود. آب چشمه هر ده روز، به مدت دوازده ساعت به باغ دماوند تعلق می‌گیرد.
آب به عنوان مظهر پاکي و سرچشمة حيات از زمان باستان در ايران مورد احترام و ستايش بوده‌است. آناهیتا، رب‌النوع آب، در ادیان باستانی ایران مورد ستایش بوده و در دوران ساسانی و در دین زرتشت نیز این ستایش و تقدیس آب به گونه‌ای دیگر ادامه می‌یابد. در این دوران، آب پس از آتش مقدس‌ترین عنصر طبیعی بوده‌است. در اوستا آمده: «ما به سرچشمه‌های آب، درود می‌فرستیم و به گذرهای آب درود می‌فرستیم و به کوه‌هایی که از بالای آن‌ها آب روان است درود می‌فرستیم و به دریاچه‌ها و استخرها درود می‌فرستیم و به مزارع گندم سودبخش درود می‌فرستیم.»(شاهچراغی، 1389: 100)در این زمان به‌ويژه آب روان و چشمه‌هاي جوشان از ارزش و احترام خاصي برخوردار بوده‌اند و آتشکده‌ها و بناهای مهم آن دوران در مقابل چشمه‌ها و دریاچه‌های جوشان استقرار می‌یافته‌اند. پس از ظهور اسلام هم آب صورت تمثیلی خود را به عنوان نماد خلوص و پاکی در باورهای ایرانی حفظ کرده‌است. در فرهنگ اسلامی «آب به عنوان شگفت‌ترين نشانة خدا شناخته شده‌است: بي‌رنگ، بي‌طعم، بي‌شکل، بي بو… و متعالي.»(Karic,2009:39) و در قرآن آمده است که:«عرش خدا بر روی آب قرار دارد»1. ميشل فوکو در مقاله‌اي با عنوان «دگر جاها» می‌نویسد: «باغ‌ تاريخي ايرانيان، فضايي مقدس ‌بود که در گسترۀ چهارگوش خود چهار تکۀ دنيا را جا می‌داد، همراه با فضایی مقدس‌تر از چهار گوشه که حکم مرکز وکانون دنيا را داشت (آنجايي که حوض و جوی آب گرد هم مي‌آيند)… و تمام گیاهان باغ از این «جهان کوچک» به یک میزان بهره‌مند می‌شدند…» (Foucault,1967)
در باغ دماوند، بر روی محور اصلی و در مرکز باغ، حوضی مربع شکل طراحی شده است که فضایی کوچک را در اطراف خود تعریف می‌کند. این حوض «چشم خدا» در باغ، و این فضا محل حضور نمادین آب، و ادای احترامی به باورهای عمیق ایرانیان و ستایش و عشق همیشگی‌‌شان نسبت به آن است.
از سوی دیگر نظام آب در باغ ایرانی نظام پیشرفته و دقیقی است که وظیفۀ آبرسانی به قسمت‌های مختلف باغ و آبیاری گیاهان، ذخیرۀ آب برای مواقع کم‌آبی، نمایش آب، و تلطیف فضا را هم‌زمان انجام می‌دهد. «جوی» در این نظام و در باغسازي ايراني نقشي پررنگ دارد. جوي‌هاي آب در محور مسيرها و جاري در پاي درختان، هم به تقسيم و هدايت آب مي‌پردازند و هم آن را به صورت‌هاي مختلف به نمايش درمي‌آورند. در باغ دماوند از همان روش سنتی آبیاری در باغ ایرانی استفاده می‌شود. در این روش کرت‌ها به صورت «غرق‌آبی» آبیاری می‌شوند اما در محور اصلی، آب به صورت دائمی در پای درختان روان است. منظرۀ خیابان اصلی باغ، که خیابانی متقارن با دو جوی آب در دو سمت آن در پای ردیف منظم درختان است، منظره‌ای ایرانی است که امروز در خیابان‌ها و شهرهای ایران هم بسیار دیده می‌شود.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

طرح کاشت

 

در باغ دماوند، طراحی کاشت با توجه به وضع درختان و ساختمان‌های موجود، و همچنین با توجه به نحوۀ کاشت در باغ ایرانی صورت گرفته‌است. در مسیر اصلی، درختان سرو در لابلای درختان میوۀ موجود طوری کاشته می‌شوند که نظم و پرسپکتیو متقارنی را بر روی محور ایجاد کنند. در قسمت عرض‌تر مسیر، که به منظور دسترسی سواره ایجاد شده، ردیفی از درختان عنبرسائل در دو سمت محور کاشته می‌شود که بر تفاوت عرض مسیر و سلسله مراتب فضا و تفکیک حوزه‌های عمومی‌تر و خصوصی‌تر در باغ تأکید می‌کند.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

در کرت‌های میوه از «طرح کاشت پنج نقطه‌ای» استفاده شده است که بر اساس تقسیمات چهارگوش شکل می‌گیرد. در این روش در هر یک از تقسیمات مربع‌شکل، چهار درخت در گوشه‌ها و یکی در مرکز کاشته می‌شود. از ویژگی‌های این روش این است که در مقایسه با روش کاشت موازی منظرۀ انبوه‌تری از درختان پدید می‌آورد.
همچنین در اطراف ساختمان‌ها، بر اساس روابط دید و منظر و بسته به کارکرد فضا، طرح کاشت متفاوت است: با توجه به محل قرارگیری ساختمان اصلی، که برخلاف هندسۀ شناخته‌شدۀ باغ ایرانی در مرکز و در امتداد محور اصلی قرار ندارد، در کرت روبروی این ساختمان گیاهان کوتاه‌تر، درختچه‎ها، گل‌ها و گیاهان پوششی کاشته می‌شوند تا دید اصلی ایوان باز بماند. در عین حال درخت چنار قدیمی و ردیف درخت‌های تبریزی کنار استخر با ایجاد تمرکز و حریم، در شکل دادن به این محدوده از باغ به عنوان یک فضای واحد تأثیرگذار هستند. به همین ترتیب در محوطه روبروی ساختمان فرعی  و گلخانه، کرت‌های کوچک صیفی‌جات و سبزی‌جات ایجاد شده، و در اطراف ساختمان سرایداری از درختچه‌های خرزهره برای کاهش دید به فضاهای خصوصی باغ استفاده شده است.
يکي ديگر از مباني طراحي کاشت در باغ دماوند نیز، رنگ‌آميزي باغ و توجه به چهارفصل بودن باغ ايراني است. انتخاب و کاشت درختان و گل‌ها با توجه به رنگ شکوفه‌ها، فصل گلدهی، میوه‌ها، رنگِ خزان، و برگ‌ریز یا همیشه‌سبز بودن آن‌ها صورت گرفته‌است.

 

طراحی باغ دماوند اعتماد اثر فیروز فیروز

 

منظره‌پردازی و فضاسازی

 

انتظام باغ ايراني پيوسته به ساختاري يکپارچه است که در همة اجزاء باغ منعکس مي‌شود. شکل و هندسۀ باغ، استقرار بناها و رابطۀ معماری و باغ، منظره‌پردازی، سلسله مراتب فضایی و سیستم آبرسانی و نحوۀ کاشت، همه در انتظامی روشن به هم پیوسته‌اند و یکپارچگی و وحدت را در ساختار باغ منعکس می‌کنند. ولی این ساختار و این نظم صریح که کلیت باغ را شکل می‌دهد، در طراحی جزءفضاها و فضاسازی در مقیاس انسانی، جای خود را به گوناگونی و تنوعی می‌دهد که نشان از طبیعت‌گرایی باغ ایرانی دارد. در فضای ملموسِ باغ، این گل‌ها و گیاهان هستند که با رنگ‌ها و رایحه‌های مختلف، تنوع فضایی را در باغ پدید می‌آورند.
منظره‌پردازي در اینجا شکلي ويژه دارد. منظرة اصليِ باغ ايراني پرسپکتيوي عميق و يک‌نقطه‌اي بر روي محور اصلي است که انسان را به تأمل و تمرکز فرامی‌خواند و آرامشی را در درون او به‌وجود می‌آورد. در این محور، تنوع به حداقل می‌رسد و توجه به معانی پنهان در ورای زیبایی‌ طبیعت جلب می‌شود. این منظره، دربردارندۀ حس معنویتی است که در تک‌تک اجزاء باغ ایرانی حضور دارد. در تک‌تک درختان، در آب و نغمۀ جاری شدن‌اش و در تصویر آسمان در حوض. این منظره کلیدی است برای کشف حقیقتی که این‌ها در خود پنهان دارند.
تجربة تماشا، تجربه‌اي‌ست که در بطن رابطة متقابل کوشک و باغ اتفاق مي‌افتد. این تجربه در باغ دماوند، با یکی شدن منظرۀ باغ با منظرۀ کوه‌های اطراف، غنی‌تر می‌شود. در اینجا ساختمان اصلی در محور باغ قرار نگرفته2 ولی شیب زمین و طرح کاشت به‌گونه‌ای است که از ایوان اصلی ساختمان تا کوه‌های دوردست را می‌توان تماشا کرد.
در عین حال منظره‌پردازی تنها يکي از ارکان باغ را تشکيل مي‌دهد. فضای باغ را تغییر نور و سایه-روشن‌ها، رطوبت و طراوت هوا، صدای آب، رایحۀ گیاهان و صدای پرندگان شکل می‌دهد. بر روي محور اصلي حس بينايي نقش اصلي را در ادراک فضا دارد، ولي گسترة باغ را کرت‌هاي ميوه و گياهان سودمند پر مي‌کنند. با حرکت در ميان اين کرت‌ها، حواس ديگر مثل چشايي و بويايي همپاي حس بينايي در ادارک فضا نقش دارند.